English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3151 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fcc U شبکههای تلفنی و رسانههای ارتباط جمعی میان ایالتی میباشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
telephone communication U ارتباط تلفنی
mass communication U ارتباط جمعی
mass media U وسایل ارتباط جمعی
answers U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answering U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answered U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answer U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
telephony U سیستم ساخت Nouel وATLT که به PC امکان کنترل ارتباط تلفنی PBX میدهد.
TCP/IP U پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
fiber U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
exchange cable U کابل اتصال بین مرکز تلفنی ومشترک تلفنی
psychbiology U علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
telephone conversation U گفتگوی تلفنی مذاکره تلفنی
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
free port U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
free ports U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
teleconferencing U ارتباط تعدادی کامپیوتر یا ترمینال با هم برای ایجاد ارتباط بین یک سری کاربر
data link U ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
state hood U ایالتی
provincial U ایالتی
statewide U ایالتی
state guard U ارتش ایالتی
statehouses U مجلس ایالتی
intrastate U درون ایالتی
statehouse U مجلس ایالتی
house of assembly U مجلس ایالتی
state prison U زندان ایالتی
interstate U بین ایالتی
interstates U بین ایالتی
state university U دانشگاه ایالتی
landesgericht U دادگاه ایالتی
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
state guard U نیروی نظامی ایالتی
Capitol U عمارت پارلمان ایالتی
statehouse U مجلس مقننه ایالتی
statehouses U مجلس مقننه ایالتی
statehood U حالت ایالتی داشتن
cut out U وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
information networks U شبکههای اطلاعاتی
Goa U ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
mass media U رسانههای همگانی
media U رسانههای گروهی
mass media U رسانههای گروهی
medoterranean U واقع در میان چند زمین میان زمینی
telephone repeater U دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
radio telephone U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephone U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
radio-telephones U رادیو تلفنی سیستم رادیو تلفنی
removable storage media U رسانههای ذخیره سازی قابل انتقال
futtock U میان چوب میان تیر
intervenient U در میان اینده واقع در میان
directory U لیست نام ها و اطلاعات درباره فایل ها در رسانههای ذخیره سازی
shared U استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم
shares U استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم
share U استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم
bsc U استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا
directories U لیست نام ها و اطلاعات درباره فایل ها در رسانههای ذخیره سازی
mails U پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
campus network U شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
mail U پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
backbones U گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند
backbone U گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند
panels U تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
panel U تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
CSMA CA U روش کنترل دستیابی به شبکههای Apple Talk به کار می رود و نه در استانداردهای OSI
time U انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و..
timed U انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و..
times U انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و..
pre U اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند
pre- U اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند
HSSI U اتصالات سری که داده را تا نرخ مگابایت در ثانیه ارسال میکند. که در برخی شبکههای گسترده به کار می رود
interrupting U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupts U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
interrupt U اتصال به واحد پردازش مرکزی از خارج سیستم که به رسانههای خارجی امکان استفاده از امکانات وقفه CPU را میدهد
token bus network U EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند
BNC T piece connector U فلزی به شکل ح T که کارت آداپتور را به انتهای دو بخش RG وصل میکند کابل Loaxial باریک در نصب شبکههای اینترنت به کار می رود
backbone U شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
backbones U شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
telephonic U تلفنی
trunk line U خط تلفنی
supervisors U ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند
supervisor U ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند
fibre distributed data interface U استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است
telephone connection U اتصال تلفنی
wire-tapping U استراقسمع تلفنی
wire-tapping U گوشیازی تلفنی
call girls U فاحشه تلفنی
call girl U فاحشه تلفنی
telephone conversation U مکالمه تلفنی
telebrief U هماهنگی تلفنی
telephone message U پیام تلفنی
wire-taps U استراقسمع تلفنی
telephone message U پیغام تلفنی
wire-taps U گوشیازی تلفنی
telephone subscriber U مشترک تلفنی
wire-tapped U استراقسمع تلفنی
wire-tapped U گوشیازی تلفنی
wire-tap U گوشیازی تلفنی
telephone frequency U بسامه تلفنی
telephone traffic U ترافیک تلفنی
wire net U شبکه تلفنی
wire-tap U استراقسمع تلفنی
interphone system U سیستم تلفنی
local subscriber U مشترک تلفنی محلی
telebrief U تماس مستقیم تلفنی
telephone switching technique U اصول اتصالات تلفنی
duplex telephony U گفت و شنود تلفنی
telephone modal distance U مسافت مکالمه تلفنی
telephone carrier current U جریان حامل تلفنی
line termination circuit U مدار مشترک تلفنی
duplex telephony U مکالمه تلفنی دو طرفه
phantom circuit U مدار دو خطه تلفنی
wire-tapping U نهان گوشی تلفنی
wire-tapped U نهان گوشی تلفنی
international telephone circuit U خط تلفنی بین المللی
wire-tapping U وسیلهی استراقسمع تلفنی
wire-taps U نهان گوشی تلفنی
wire-taps U استراقسمع تلفنی کردن
wire-taps U وسیلهی استراقسمع تلفنی
push to talk U کلید مکالمه تلفنی
wire-tapped U وسیلهی استراقسمع تلفنی
wire-tapped U استراقسمع تلفنی کردن
wide area telephone service U سرویس تلفنی گسترده
radiotelephony U مکالمه رادیو تلفنی
log U ضبط تماسهای تلفنی
call meter U کنتور مکالمات تلفنی
wire-tapping U استراقسمع تلفنی کردن
wire-tap U نهان گوشی تلفنی
logs U ضبط تماسهای تلفنی
wire-tap U استراقسمع تلفنی کردن
wire-tap U وسیلهی استراقسمع تلفنی
FDDI U استانداردن ن لاANSI برای شبکههای با سرعت بالا که از کابل با فیبر نوری در توپولوژی حلقه دو سویه استفاده میکند. داده در واحد مگابایت در ثانیه منتقل میشود
hot line U خط تلفنی بیست و چهار ساعته
toll calls U مخابره تلفنی خارج شهری
telephone directories U دفترتلفن فهرست مشترکین تلفنی
toll call U مخابره تلفنی خارج شهری
telephone directory U دفترتلفن فهرست مشترکین تلفنی
telephone repeater valve U لامپ تقویت کننده تلفنی
trunk calls U اتصال تلفنی بین دومشترک
trunk call U اتصال تلفنی بین دومشترک
hot lines U خط تلفنی بیست و چهار ساعته
collective bargaining U جمعی
mass U جمعی
masses U جمعی
massing U جمعی
additive U جمعی
additives U جمعی
collective U جمعی
aggregative U جمعی
plural U جمعی
backbone U مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
NetBEUI U گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
backbones U مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
tele communication U مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
There is no such number. U همچنین شماره تلفنی وجود ندارد.
ring off U قطع کردن تلفن یا مکالمه تلفنی
cross fire U تداخل دومکالمه تلفنی یا تلگرافی باهم
logger U وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
loggers U وسیلهای که تماسهای تلفنی را ضبط میکند
aggregate operator U عملگر جمعی
collective agreement U توافق جمعی
collectedness U جمعی حواس
collective bargaining U معامله جمعی
collective behavior U رفتار جمعی
collective liability U بدهی جمعی
collective goods U کالاهای جمعی
aggregate function U عمل جمعی
ensembles U دسته جمعی
gunners U جمعی توپخانه
processional U سروددسته جمعی
gunner U جمعی توپخانه
social U دسته جمعی
collective U دسته جمعی
ensemble U دسته جمعی
en masse U دسته جمعی
processional U دسته جمعی
collective mind U ذهن جمعی
communal U دسته جمعی
in company U دسته جمعی
collective self reliance U خوداتکائی جمعی
collective unconscious U ناهشیار جمعی
in chorus U دسته جمعی
all together U دسته جمعی
sum check U مقابله جمعی
sum term U لفظ جمعی
mass hysteria U هیستری جمعی
mass education U اموزش جمعی
mass contagion U سرایت جمعی
collective ownership U مالکیت جمعی
scrutin deliste U رای جمعی
collective protection U حفافت جمعی
cumulative error U خطای جمعی
collective responsibility U مسئوولیت جمعی
ex-directory U تلفنی که شمارهی آن در کتابچهی تلفن داده نشده
duplex operation U کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
I'm putting you through now. U شما را الان وصل میکنم. [در مکالمه تلفنی]
picnicked U گردش دسته جمعی
picnic U دسته جمعی خوردن
Recent search history Forum search
1affixation
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1یک روز در میان
3as red as a rose
1مرض سینه وبغل
2تعریف فونتیک چیست؟
1tajwid
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1معنی lead lag compensator
1The only thing standing between you and your goal is the bullshit story you keep telling
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com